سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یازار: دکتر حسین محمدزاده صدیق

چاپ شده در: روزنامه سلام، دوشنبه، 28 اردیبهشت 1377.

در ایران و در میان شیعیان، مرثیه‌دوست و نوحه‌آشنایی نمی‌توان یافت که دو نام «قُمری» و «دخیل» را نشنیده باشد. از این ‌دو، امروزه، در روزگار ما، در جمهوری اسلامی، «قمری» را باید مظلوم‌ترین نوحه‌گر و نغمه‌سرای ادبیات تعزیه‌ای شیعه به حساب آورد.

محمد تقی قمری سال‌ها پیش از آن‌که رضاخان در ایران کودتا کند، از دنیا رفته بود. اما دربار فضیلت‌ستیز او، «کنز المصائب» قمری را ممنوع‌الانتشار ساخت و جانشین خلفش نیز همه‌‌ساله در ماه مبارک محرم دستور جمع‌آوری نسخه‌هایی را می‌داد که مخفیانه در تهران و تبریز و مشهد چاپ می‌شد. اما خطاطان و گراورسازان در نشر «قمری» سر از پای نمی‌شناختند و امروز شما کمتر نوحه‌آشنای شیعی را می‌یابید که نشر مخفی قمری را به خط «مشکین‌قلم» یا «طاهر خوشنویس»، یا «حسن هریسی» و یا «اکبرزاده‌ی تبریزی» در خانه نداشته باشد.

گناه محمد تقی قمری از نظر دربار پهلوی در این بود که او اولا «کنز المصائب» خود را به زبان توانمند ترکی آذری سروده است و ثانیا همه‌ی ابیات این کتاب چهارصد صفحه‌ای(1)  و به ‌ویژه رجزهای چهارده‌گانه وی که از زبان سیدالشهدا - علیه‌السلام- سروده است، چون تازیانه‌ای مرگبار بر پیکر آن رژیم فرود می‌آمد.

اما، تأسف و تعجب ما در اینجاست که دولت جمهوری اسلامی، به ‌ویژه در هشت سال اخیر که فرصت و توان طلایی برای بازسازی فرهنگی کشور را داشت، قمری و کنزالمصائب را با مظلومیت خود، فروهشت و رغبتی به نشر این اثر نشان نداد و حمایت و نظارت خود را از پرداختن به پژوهش در این اثر، همانند دریایی از دیگر کتاب‌های تاریخ ادبیات ترکی آذری دریغ داشت. و البته جای سؤال دارد که چگونه است «اردای ویرافنامه»ها و «وندیداد»ها و «زاداسپرم»ها و ده‌ها مجوسیات به بهانه‌ی «نشر فرهنگ ایران باستان» به حساب بیت‌المال مسلمین بارها و بارها چاپ شد، ولی «کنزالمصائب» و دیگر کتاب‌های شیعی ترکی هم‌چنان مظلوم ماند. هیچ پژوهشکده و دانشکده‌ای نه در تبریز و نه در تهران و هیچ جای دیگر از میهن اسلامیمان برای تحقیق در ظرایف و دقایق این آثار تأسیس نشد و متون انتقادی آن‌ها تهیه نگشت تا با آرم جمهوری اسلامی منتشر شود، همانند زاداسپرم‌ها و...

محمد تقی قمری، «کنزالمصائب» را با اخذ قوت و الهام از آفرینش ابدی حکیم سید ابوالقاسم نباتی، عارف نام‌آور آذربایجان، با تحمیدیه‌ی «عشق» آغاز می‌کند. این تحمیدیه چنین شروع می‌شود: 

حمد بسم‌الله دیر سردفتر فرقان عشق،

مشقِ عاشیقدیر بطونِ آیه‌ی قرآن عشق.

صُنع صانعدن بینای عالم ابداعده،

کلک قُدرت ابتدا تحریر ائدیب عنوان عشق.

هچ بینا، عشقین بیناسی تک دگیل محکم حصار،

ماشاءالله، آفرین، مرصوصدور بنیانِ عشق.

دو خلقت مجمعینده، روز میثاق الست،

انبیاء و اولیاءدان آلدیلار پیمان عشق.

این تحمیدیه در 20 بیت و مقطع آن چنین است:

قاسم الارزاق، تقسیمینده قسمت ائیله دی،

قُمری شیرین زبانه نغمه‌ی الحان عشق. 

عنوان این تحمیدیه «فی‌ توحید صانع» است و سرشار از تلمیحات زیبا و دلنشینی به آیات قرآنی است. در این تحمیدیه، قمری تسلط خود را به مباحث فلسفی و عرفانی نشان می‌دهد. از هیولی، نقطه‌ی فرد، فناء فی الله، ذرّ ازلی و جز آن سخن می‌گوید. پس از این تحمیدیه، قمری قصیده‌ای در فضیلت شعر و سخن منظوم می‌آورد که بی‌شباهت به «مقالت شعر» در مخزن الاسرار نظامی نیست:

شعر دیر قائمه‌ی عرشده بیر کنزِ خفا،

اصلِ مفتاحی او کنزیندی لسانِ شعرا.

شعری انصاف ایله هر گه چکه‌لر بازاره،

دارِ دونیادا تاپیلماز اونا هیچ وجه بها.

شعردیر حّد کمالا یئتیرین معرفتی،

شعردیر انجمن آرای عموم عرفا.

شعر بیر چشمه‌ی شیرینده گلیر جنتّدن،

نوش ائدن جورعه‌سین عالمده تاپار نهجِ هُدا.

به ‌دنبال این قصیده، در کنزالمصائب قمری، پس از بخش منثور زیبایی در فلسفه‌ی خلقت و اسرار کاینات، مناظره‌ی «عقل و عشق» در چهارده چکامه‌ی زیبا می‌آید. شرح تعارض عقل و عشق در ادب عرفانی فارسی و ترکی از مضامین اصلی شعر است که اغلب شعرا در این موضوع آثاری بدیع و دلنشین آفریده‌اند. چکامه‌ی نخست چنین آغاز می‌شود:

بو سئو دادن کئچ ای عاقل، داها عُمر جوان کئچدی،

شباب ایامی گئتدی، ذوق سودای جهان گئچدی.

قوام عنصرّیتدن، قوای خمسه سست اولدو،

یقین آبای علوی التفاتیندان عیان گئچدی.

آغاز چکامه‌ی دوم نیز چنین است:

مگر دیوانه دیر عشاق، عشق یاردان کئچسین،

هوای وصل سودای رخ دلداردان کئچسین.

روادیر تشنه‌‌ی جام محبت، مَی‌دن اَل چکسین،

قویوب ذوق صفانی باده‌ی گولناردان کئچسین؟

هر چکامه را به چکام‌ی دیگر با یک بیت «ترجیع» پیوند می‌دهد. این تک‌بیت‌ها در بحرهایی که کمک به فرود آواز می‌کند، سروده شده‌اند. مانند:

طوطی طبع درج دهان آچدی بی‌حجاب،

سلطان عقله وئردی بو نوعیله او جواب.

و یا:

تازه‌دن سلطانِ عشقِ مهربانِ دلنواز،

اولدو میدانِ نصیحتده مکرر یکّه تاز.

در فرجام این چکامه‌های عرفانی، قصیده‌ی جزیلی با عنوان «احتجاج عشق» آمده است. قصیده‌ی بسیار آهنگین و ریتمیک است و در شورانگیزترین زحاف بحر رمل سروده شده است:

دوتدو یاران باشیما سودای عشق،

آلدی الدن صبریمی غوغای عشق.

آچدی گول تک قلبیمین گلزاری باخ،

حدّه چاتدی باده حمرای عشق.

این قصیده‌ی شورانگیز را غزلی به مطلع:

بحمدلله عحب سئودایا دوشدوم،

بیر آیری عشق ایچون غوغایا دوشدوم.

دنبال می‌کند و پس از آن شش غزل دیگر در موضوع «ابتلای عشق» می‌آورد. این غزل‌ها در اقتفای سروده‌های محمدبن سلیمان فضولی سروده شده‌اند. پیداست که فضولی در تاریخ ادبیات دوره‌ی اسلامی ترکی و فارسی، یگانه شاعری است که در موضع «عشق» دیوانی ترتیب داده است. دیوان وی با این مطلع شروع می‌شود:

قد انار العشق لللعشاق منهاج الهدا،

سالکِ راه طریقت، عشقه ایئلر اقتدا.

قمری نیز در این شش غزل مضامین ابداعی فضولی را به ‌کار می‌برد و سپس زیر عنوان «کیتابین ابتدا کیفیتی» مثنوی پنجاه ‌بیتی معروق خود را با این بیت شروع می‌کند:

قویان زماندا گلستان کربلایا قدم،

نه گوردوم اوندا دوزولموش اینن ایلن ماتم.

پس از این مثنوی «سبب تألیف کتاب» را هم با قصیده‌ای غرّا بیان می‌کند. این قصیده در تشبیب و نسیب، حمد خدا و نعت رسول و در شریطه ستایش عشق و ذکر فضیلت عشق: سیدالشهداء را دارد و چنین شروع می‌شود:

هزار شکر و درود و هزار حمد و ثنا،

او کردگار غفوره، سمیعدیر، دانا.

او حاکم ازلی دیر که بدو خلقتده،

بویوردو آدمه تعلیم علم الاسما... . 

سپس باز، چکامه‌ای در تعریف شعر می‌آورد و با استناد به آیه‌ی « وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ » سخن منظوم را نوع‌بندی و اشاره‌ای به «قصیده‌ی برده» می‌کند و سپس با ردیف «بسم الله» وارد ذکر مصایب سیدالشهدا - علیه السلام- می‌شود:

الا ای طوطیِ شیرین لب گفتار، بسم الله،

نظام نظم ایلن لعل شکّربار، بسم الله.

و پس از این چکامه‌ی موزون حزن‌انگیز، و پیش از ذکر 47 واقعه و «مجلس» گویی‌های جانسوز و جگرسوز، 8 ساقی‌نامه می‌آورد. مطلع ساقی‌نامه‌ی هشتم چنین است:

پیاله وئرمنه ساقی، الم هواسی گلیر،

یواش- یواش گؤزدمون درّ پر بهاسی گلیر.

و مقطع آن چنین:

بو فخر بسدیر، عزا گلشنینده قمری نین،

قولاغا حشره قولانما حشره کیمی واحسین (ع) صداسی گلیر.

پس از ساقی‌نامه، کنزالمصائب با چهار قصیده، نخستین در حمد و سه چکامه‌ی دیگر در نعت حضرت ختمی مرتبت، آغاز می‌شود.

مطلع‌های قصیده‌ها چنین است:

ای خاتم نبوته مهرنگین اولان،

گنجینه‌ی رسالته درّ ثمین اولان.

شاهباز طبع غرّا دورِ بالا آختاریر،

ارتفاع طارمِ افلاکِ مینا آختاریر.

طایر طبعیم فراز عرشه شهپر آختاریر،

الده خنجر، تنده جوشن، سرده مغضر آختاریر.

این چکامه‌ها بیش از صد بیت دارند و به‌دنبال آن‌ها «باب القصائد فی مدح مولای متقیان» گشوده می‌شود که چهارده قصیده‌ی دلنشین در مدح و منقبت مولای متقیان، علی- علیه‌السلام- را در بر می‌گیرد. پس از مناقب حضرت علی وقایع پس از رحلت حضرت پیغمبر (ص) ذکر می‌شود و سپس نزدیک ده هزار بیت به ذکر مصیبت در 47 مجلس می‌پردازد.

از محمد تقی قمری علاوه بر«کنزالمصائب» دوازده هزار بیت شعر ترکی آذری دیگر برجای مانده است. در آن سوی ارس به بهانه‌ی این‌که او را «مرتجع» نامیدند، آثارش راه به «آکادمی»ها نیافت و هیچ‌گاه چاپ نشد و ذکر خیری هم از او نشد. در این سوی ارس هم به بهانه‌ی این‌که پان ترکیسم و ملی‌گرایی و ناسیونالیسم و تجزیه‌طلبی و دیگر انگ‌ها دامن ما را می‌زند، از اعتنا، رغبت و حمایت و نظارت رسمی دولت جمهوری اسلامی محروم ماند. در ترکیه هم او را شیعه و رافضی نامیدند و کسی جرأت نشر و تبلیغ آن را نیافت. به ‌گمانم شما نیز با من هم‌نوا خواهید شد که: قمری مظلوم‌ترین نوحه‌گر مصایب کربلاست...

دولت آینده باید بی‌گمان غبار سالیان ستم‌شاهی را از چهره‌ی زلال و شفاف ادبیات شیعی ترکی آذری بزداید، دانشکده‌ی زبان و ادبیات ترکی ایرانی تأسیس کند. پژوهشکده‌ی متون اسلامی ترکی بنیان نهد، پژوهشگاه فولکلور آذربایجان را پی‌افکند، صدها کتاب نظم و نثر با ارزش و گران‌جای ترکی ایرانی و اسلامی را منتشر سازد و شاید از این راه بتواند قمری را نیز از مظلومیت برهاند.

پی نوشت:

[1]. آخرین نشر مخفی کنزالمصائب در سال 1353 در 400 صفحه به خط نستعلیق خوش مشکین‌قلم و به شیوه‌ی چلیپایی در تهران انجام پذیرفته است.
 





برچسب ها : مرثیه شاعرلری  , 
      
یازار: دکتر حسین محمدزاده صدیق
سیّد عظیم شیروانی چوخ جهتلی شاعیر، عالیم و ادیب ایدی. بیر طرفدن دینی فیقه، رجال، اصول و کلام علملرینی یاخشی اوخویوب منیمسه‌میش و باشقا طرفدن ایکی ادبی فنلر، عروض، قافیه، شعر، منشآت، قصص و تاریخ فنلری ایله دریندن تانیش ایدی. بونلاردان علاوه تورکجه، عربجه و فارسجا ایله یاناشی، روس دیلینی‌ده بیلیردی و او طریق ایله روس و آوروپا ادبیاتی ایله ماراقلانیردی. آمما اصلینده، او شعر تاریخیمیزین ان آدلیم سیمالاریندان بیری و شعریمیزین اؤز زمانه‌سینده دؤنوش نؤقطه‌سی ساییلیردی. الیمیزده اولان اثرلری عمومیتله شعر تاریخیمیز ایله علاقه‌داردیر:
1 . دیوان قصائد تورکی
سیّد عظیمین تورکجه قصیده‌لری بؤیوک بیر اکثریت تشکیل ائدیر. اونلارین موضوعلارینی تحمیدیه، پیغمبر نعتی، حضرت علی مدحی، اؤیود و نصیحتلر، حکمی و عرفانی، اجتماعی و سیاسی مفهوملار احتوا ائیر. بونلاردان باشقا گؤزل باهاریه‌لر، تانینمیش هم یئرلیلر حاققیندا او جومله‌دن مجتهد آقا سیّد علی آقا، شیخ الاسلام ملا احمد سالیانی، حاج مجید افندی و باشقالارینا خیطاب قصیده‌لر یازمیشدیر. بیر نئچه قصیده‌سیده ناصرالدین شاها خیطابدیر.
اونون ان گؤزل قصیده‌لریندن بیری یا رسول الله! قصیده‌سیدیر. بو قصیده بئله باشلاییر:
فدا بو آستانین خاکینا جان یا رسول الله،
که اهل درده‌دیر بو درده درمان، یا رسول الله!
قصیده‌نین مقطعی بئله‌دیر:
کرم قیل سیّدی قورتار بلای نفس شوموندان،
دخیلیندیر بوگون حسّان شیروان، یا رسول الله!
2. دیوان غزلیات تورکی
سیّد عظیمین تورکجه غزللری آلتی یوزدن زیاده الده ائدیلمیشدیر. گله‌جک بؤلومده بو حاقدا دانیشاجاغیق.
3. مکتوبات منظوم
سیّد عظیم اؤز دوستلارینا و زمانه‌سی‌نین آدلیم انسانلارینا دفعه‌لر منظوم نامه‌لر ایله رجوع ائدیبدیر. الده ائدیلن مکتوبلارین حجمی بیر جیلد کیتاب تشکیل ائدیر. بو منظوم نامه‌لرین آراسیندا بیر نئچه‌سی حسن بیگ زردابی‌یه خیطاب‌دیر. اوندان باشقا، محمد جرمی، محمد صفا، اسماعیل قاصیر، عبدالله عاصی، محمد تقی قمری، میرزا رحیم فانی، علی اصغر نورس، فرهاد میرزا و حتی زمانه‌نین حاکیملرینه خیطاب ادبی- اجتماعی‌ مکتوبلاری واردیر.
4. حکایات منظوم
ربیع الاطفال، ربع الاطفال و گولزار باهار آدلاری ایله‌ده تانینان حکایات منظوم کیتابی، اصلینده گنجلره و مکتب یئنی یئتمه‌لری ایچون یازیلمیشدیر. شاعیر بورادا اغلب حکایه‌لری اوغلو جعفره خیطاب ائتمیشدیر. میثال ایچون:
جعفر! ای ساده‌لوح و پاک ضمیر!
بیل کی واردیر زماندا چوخ تزویر.
سوره‌ی یوسیف ایچره، مکر زنان،
اوخوسان، ای اوغول اولوبدو بیان . . . 
بو کیتابین حکایه‌لرینی جامع التّمثیل، کلیله و دمنه، گولوستان سعدی و باشقا ادبی قایناقلاردان آلمیشدیر.
5. حکایات منثوره
حکایات منثوره و یا لطائف  کیتابیندادا یوزه یاخین کیچیک لطیفه‌لر و حکایه‌لر یازمیشدیر. میثال ایچون:
بیر گون بیر خان مجلیسده دئدی کی هر کیم اؤز عورتیندن راضی دیرسا آیاغا دورسون. هامی قالخدیلار، آیاغا دوردولار، مگر بیر شخص کی قالخمادی. خان دئدی:
- ای شخص مگر سن عورتیندن راضی‌سان کی آیاغا قالخمادین؟
او جواب وئردی کی:
- یوخ، سنه فدا اولوم، بوگون عورتیم قیچیما بئله دوروبدور کی، قیچیم شیکست اولوبدور، او سببدن قالخمادیم!
6 . سیچان و پیشیک
سیّد عظیم، عبید زاکانی‌نین موش و گربه آدلی اثری اساسیندا بو منظومه‌نی یازمیشدیر.
سیچان و پیشیک کیتابینی بئله باشلاییر:
حمد اولا اول خالیقه صوبح و مسا،
کیم یئتیریب فئیضی جاهانا صفا.
جومله‌ی مخلوقا وئریب جانلار،
حاضیر ائدیب نعمتِ الوانلار.
هر نه هوادا او کی پرواز ائده‌ر،
پر آچیبان قدرتین ابراز ائده‌ر.
ایکی قاناد ایله اوچان طئیرلر،
یئرده گزه‌ن دابّه‌لر، غئیرلر،
ایکی آیاق یاکی اولا دؤرد آیاق،
باده‌ی قدرتدن ایچیبدیر ایاق . . . 
. . . 
نقل ائله‌ییم من سنه بیر داستان،
فارسی ایله نظم ائله‌ییب باستان!
تورکی ایله من اونو تحریر ائدیم،
کؤنلونو شاد ائت، سنه تقریر ائدیم.
بیرجه قولاق وئر بئله داوایا سن،
ائیله نظر شورش و غوغایا سن.
بیل کی نه سولطان نه خانین جنگیدیر،
بیر پیشیک ایله سیچانین جنگیدیر! . . . 
7.  هجویه‌لر
کئچمیشده شاعیرلر آراسیندا هجو و هزل یازماق عادی بیر حالا چئوریلمیشدی.
البته بو هجو و هزللر بؤیوک شاعیرلر طرفیندن یازیلاندا سیاسی - اجتماعی معنا آلیر و طنزه چئوریلیردی. یالنیز ساده‌جه گولوش و یا بیریسینی تحقیر ائتمه یوخ، بلکه اویانما و انتباه آماجی گؤدوردو. هر طنز پارچاسی، بیر تازیانه کیمی بیر طرفدن ظالیملری تنبیه ائتمه و ایکینجی طرفدن مظلوملاری اویالتما ایچون یازیلیردی. سیّد عظیمین لاییق و خلف شاگیردی میرزا علی اکبر صابر، آذربایجان شعرینده طنز مئیدانلاری‌نین قهرمانی، اؤز بیلیک و باجاریغینی سیّد عظیمدن آلمیشدیر.
سیّد عظیمین هجو- طنزلری ایسه بعضا ایکی دوست آراسیندا مزاح ماهیتی داشییر و بعضاده بیگلر و فرمان وئره‌نلرین حاققیندا یازیلمیشدی. اونون هجولری آراسیندا شیروان بیگلری حاققیندا، شاماخی حاکیملری حاققیندا، بابیلر و بعضی ریاکار روحانی‌نومالار حاققیندا یازیلمیشدیر. او، بو هجولرده رشوت خورلوق و روس دولتی اورقانلاریندا باش وئرن ظولم، فساد و زوراکیلیقدان سؤز آچیر:
فُقرالار یانیبان ظولم اودونا اولدو کباب،
بیر طرفدن ائله‌دی زلزله شیروانی خراب،
بیر طرفدن‌ده بولار عالمی ویران ائله‌دی.
نه پریستاو، نه کؤمکچی، نه کوارتال، نه قازاخ،
هامیسی قورد کیمی سویماقلیغا خلقی کی قوچاق . . . 
بورادا اونون شعرلری کسگین استهزا و آجی گولوشلر ایله دولودور. ائله بونا گؤره‌ده اونون عصرینده بعضی گئری قالمیش و ساتقین شاعیرلرده سیّد عظیمی دفعه‌لر ذم و هجو ائتمیشلر. سیّد عظیمین هجویاتی مستقل بیر کیتاب کیمی یوخ، بلکه دیوانلاری‌نین مختلیف چاپلارینا سالینمیشدیر.
8 . فارس دیلیندن ترجومه‌لر
فارسجادان، شیرازلی سعدی‌نین گولوستان و بوستان اثرلریندن بیر چوخ حکایه‌لر ترجومه ائتمیشدیر. میثال ایچون:
بیر شخص لوقمان حکیمدن سوروشدو:
- حکمتی کیمدن اؤیره‌ندین؟
دئدی کی:
- نابینالاردان. چونکی کورلار بیر یئری گؤرمسه‌لر، یعنی یوخلاماسالار قدم قویمازلار!
ها بئله زینت المجالس کیتابیندان بیر نئچه تربیوی حکایه دیلیمیزه چئویرمیشدیر.
9. پریشان نامه
بو آد ایله اوغلونا نصیحتلر یازمیشدیر. و قاآنی‌نین پریشان آدلی کیتابینا بنزه‌تمیشدیر. بو کیتابین ???? ش. (???? م.) ایلینده تهراندا  داش باسما اصولیله نشر ائدیلمه‌گینی خبر وئره‌نلر واردیر.[?] 
10. کلیات فارسی
دئدگیمیز کیمی سیّد عظیمین عمومیتله قصیده یازماغا چوخ مئیلی وار ایمیش. اونون هم تورکجه و هم فارسجا قصیده‌لری‌نین حجمی او قده‌ر چوخدور کی هر بیرینی بیر قصیده‌لر دیوانی آدلاندیرماق اولار. فارسجا دیوانی اون مین بئیته یاخیندیر و دوستو حبیب صادق تبریزی طرفیندن حاضیرلانیبدیر و کلیات فارسی آدلاندیریلمیشدیر. کلیات فارسی‌یه آشاغیداکی بؤلوملر داخیلدیر:
1-      قصیده‌لر.
2-      عزادارلیق غزللری.
3-      عاشیقانه و عارفانه غزللر.
4-      ترجیع‌بند، ترکیب‌بند، مخمّس، مسدّس، مثنوی، رباعی و غیره بو کلیاتین یاریسینی قصیده‌لر تشکیل ائدیر.
11. قصص الانبیاء (فارسجادان ترجومه‌)
نثر و نظم ایله یازیلمیشدیر. نشر اولمادیغی ایچون حله‌لیک بیرزاد دئیه بیلمیریک.
12. غزوات حضرت علی (ع)
بو اثرده نشر اولمامیشدیر.
13. مقتل
کربلا حادثه‌سی ایله علاقه‌دار یازیلمیش، قوشا بئیت، نوحه و افراددان عیبارتدیر. نشر اولمامیشدیر.
14.  شیروان نامه
شیروان تاریخی و مدنیتی حاققیندا اولمالیدیر. نشر اولمامیشدیر.
15. روس دیلیندن ترجومه‌لر
روس دیلینده یازیلان ادبی اثرلر ایله تانیش اولان سیّد عظیم، روس شاعری کریلوف‌دان نئچه نصیحت آمیز شعر ترجومه ائتمیشدیر. هابئله پوشکین‌نین بیر نئچه منظومه‌سینی تورکجه‌میزه قازاندیرمیشدیر.
قایناقلار:
[?] سیّد عظیم شیروانی اثرلری، باکی، ????، ج ?، ص ?- ?? و ج ?، ص ???.
http://www.hbayat.azerblog.com/1385_11_19_Say=119.ay




برچسب ها : مرثیه شاعرلری  ,