استاد مرحوم رحیم مؤذن زاده که به خاطر اذان مشهور و تاریخی اش در حافظه جمعی ایرانیان و بسیاری از مسلمین جای دارد، در سال 1304 در استان اردبیل در خانواده ای متولد شد که شاید بیش از یک قرن به فعالیت های مذهبی می پرداخته اند...
پدرش، مرحوم شیخ عبدالکریم اردبیلی، مؤذن بود و زمانی که در مسجد امام تهران اذان می خواند، صدایش به طور زنده از رادیو پخش می شد. شیخ عبدالکریم اردبیلی، تا سال 1322 در منطقه اردبیل به وعظ و اذان گویی مشغول بود و نخستین بار به خاطر اذانی که در این سال در رادیو گفته بود، شهرت پیدا کرد و سپس تا سال 1326 برنامه سحری رادیو را به صورت زنده، از طریق مسجد امام (مسجد شاه سابق) اجرا می کرد و در سال 1329 از دنیا رفت.
ادامه مطلب...
شاعران مرثیهسرا و مداحان اردبیلی قرنهاست که با سرودهها و نوای توحیدی خود خاطره عاشورا را زنده نگهداشتهاند و مناقب و مصایب ائمه اطهار(ع) را در اذهان به تصویر کشیدهاند. به گزارش خیمه، به نوشته مورخان معتبر، مردم اردبیل به عنوان یکی از پیشگامان پذیرش دین اسلام، به خاندان عصمت و طهارت(ع) عشق ورزیده و ادیبان خوش قریحه منطقه از آن زمان مصائب چهارده معصوم (ع) را به نظم و نثر کشیدهاند.
به دلیل از بین رفتن اسناد و مدارک، اولین شاعر مرثیهسرای اردبیلی را نمیتوان شناسایی کرد، اما به نوشته برخی تذکرهنامهها در عصر صفویه شاعران مرثیهپرداز فراوانی از این دیار بر ادبیات عاشورا گام نهادهاند. شهر اردبیل نزدیک به 200 سال مرکز تجمع و حضور عارفان و شاعران پرآوازه بوده و به همین دلیل «دارالارشاد» و زمانی هم «دارالامان» لقب گرفته است.
ادامه مطلب...
یازار: دکتر محمدزاده صدیق
پس از این سرافزوده، بلایا و محنی را که حضرت رسول اکرم تجرع فرمودهاند از بلایا و... همهی انبیاء الهی فراتر و فزونتر میداند که برای هیچ پیغمبر دیگری میسر نشده است از رحلت والد بزرگوار آن حضرت شروع میکند و نموداری محنتخیز از حیات پربرکت پیامبر بزرگوارمان را ترسیم میکند.
در این باب نیز مانند باب اول، پارههای نظم اغلب به صورت دو بیتی و در بحر هزج سروده شده است. زیباترین دو بیتی شاید آن باشد که از زبان آن حضرت بر سر بالین مادر بزرگوارشان نقل میشود:
گفتم ای روح روان هجرینله زار ائتمه منی،
یاندیریب فیرقتده بیصبر و قرار ائتمه منی.
نظریمدن گل رخسارینی پنهان ائدیین،
خار خار غم هجریله فگار ائتمه منی.
در این باب نیز فضولی در ذکر مصایب حضرت رسول، در هر فرصت مناسب گریزی به حادثهی جانگداز کربلا میزند. مثلا، وقتی از وفات ابراهیم فرزند آن حضرت که به روایتی در سال بیستم هجرت از ماریه قبطی متولد شد و به یاد حضرت سیدالشهدا میافتد و از قول آن حضرت نقل میکند که فرمود:
«اگر فوت ابراهیم تنها مرا محزون ساخت، شهادت حسین هم مرا و هم مرتضی و زهرا و همهی شیعیان عالم را غمگین خواهد ساخت و هر ذرهی خاک و هر جزء افلاک تا روز قیامت هر زمان هزاران نالهی دلسوز سرخواهند داد.»
ادامه مطلب...
یازار: دکتر محمدزاده صدیق
ملامحمدبن سلیمان فضولی، اندیشمند اسلامی و شاعر سترگاندیش سدهی دهم، در تاریخ ادبیات ایران نامی بسیار عزیز و گرانقدر است و به لحاظ چند محور مهم در گسترهی ادب اسلامی ایران شایان ذکر نیکونامی است. نخست آنکه در دانش کلام برای نخستین بار عدل و امامت را به مباحث فلسفی افزود و اصطلاح «مهدی منتظر» را به عنوان یک اصطلاح فنی وارد کلام کرد و در این باب «مطلع الاعتقاد فی معرفة المبداء و المعاد» را نوشت و نظریهی «ابن میمون» را که اثبات میکرد کلام اسلامی دنبالهی کلام مسیحی است، رد کرد و در دانش کلام که تا زمان او، کلام سنت و جماعت نامیده میشود، «نوآوری شیعی» ایجاد کرد.
دوم از آنجهت که در تاریخ مکاتب شعر فارسی پلی میان مکتب عراقی و سبک معروف به هندی شد. مکتبی که در تاریخ شعر فارسی مکتب وقوع نامیده میشود، در واقع با فضولی شروع شد و اوج گرفت و شاگرد او «صائب تبریزی» این سبک را به طرزی نوین و شیوهای بدیع «سبک معروف به هندی» بدل ساخت. و بدینگونه توان گفت که فضولی پدر سبک معروف به هندی به شمار میرود.
فضولی مذهب شیعه داشت و کلیهی علوم عقلی و نقلی رایج زمان خود را به خوبی آموخته بود و در اغلب زمینههای دانش بشری قلم زده است.
محمدبن سلیمان فضولی دوران کودکی خود را با تحصیل مقدمات عربی و ادب فارسی پیش پدر خود آغاز کرده، سپس به تصریح خویش سالهای جوانی در نجف اشرف در جوار تربت پاک علیبن ابیطالب - علیهالسلام- به خدمت و تحصیل معارف ادامه داده است.
مهمترین اثر ملامحمد فضولی در تاریخ ادبیات شیعی «حدیقهالسعداء» است. این اثر در تاریخ ادبیات تعزیهای ما، جایگاهی بسیار والا و شایسته دارد که به لحاظ ترکیستیزی دربار پهلوی در ایران که در راستای اسلامستیزی پیش میرفت، مانند دیگر آثار ارزندهی اسلامی- ترکی ایران به بوتهی فراموشی سپرده شد. متاسفانه دولت جمهوری اسلامی هم در سالهای گذشته توجهی به نشر متون مذهبی ترکی و آذری نداشته است و نظارت و حمایت خود را از این مهم، در سالهای اخیر دریغ داشت. حتی هفتهنامهها و نشریاتی نظیر «اسلامی بیرلیک»، «یول» و جز آن که چند سال پیش انتشار مییافت و در تبلیغ معارف اسلام در منطقه نقشی مهم داشت، یکی پس از دیگری تعطیل شد.
ادامه مطلب...
یازار: آیدین فرنگی
تشتگذاری سنت خاص عزاداران حسینی اردبیل است که تاریخ مستند آن به عصر صفویه می رسد. «حسن یوسفی»، باستانشناس و پژوهشگر تاریخ اردبیل پس از بیان مطلب فوق می افزاید: «پیوند قلبی شیعیان با واقعه عاشورا، آداب و نشانههای بومی را در عزاداری هر منطقه وارد کرده و سبب ایجاد اشکال متنوعی از سوگواری حسینی شده. اردبیل نیز به علت انتصاب صفویان به این شهر، در تعزیه ماه محرم دارای سبکهای ویژه و ریشهداری است.»
این باستانشناس دوره اسلامی تاکید می کند: «آیینهای عاشورایی از حالتی رمزوارانه یا سمبلیک برخوردار هستند و مواردی که ما در عزاداری های اصیل می بینیم، به صورت انتزاعی نمادی است از آنچه در جریان واقعه عاشورا به وقوع پیوسته. مراسم تشتگذاری در مساجد اردبیل نیز که از شب 27 ذیحجه آغاز و تا حلول ماه محرم ادامه می یابد، علاوه بر اعلام رسمی آغاز سوگواری محرم، می تواند اشارهای تاریخی به حرکت امام سوم شیعیان از مکه به طرف کوفه و واقعه «دشت زباله» باشد.
ادامه مطلب...
یازار: احمد رنجبری حیدرباغی
این مقاله پیشتر در ماهنامه خیمه قورنلار چاپ شده است.
یک: فصل مویه و زمزمه
دلدادگان حسینی خود را از طینت امامان پاک میدانند و غمشان را غم خود و شادیشان را فرح خویش. از سوی دیگر عشق حسین، یک محبت مکنون است و ودیعهای است الهی که هیچگاه به خاموشی نمیگراید؛ بلکه روز به روز ـ بویژه در ایام سوگواری حضرتش ـ پر فروغتر میگردد.
ماه محرم که فرا میرسد، عاشقان و دلباختگان حسینی، اشعار و ابیاتی را همدم خود کرده، بیاختیار در کوچه و بازار، در راه و سر کار و نیز زمانهای خلوت خویشتن، نغمههای غم امام حسین را ساز میکنند.
معمولا این ابیات و اشعار ساخته شاعران بزرگ مرثیهپرداز و گاه شاعران گمنام و نامشهور است. این ابیات و اشعار با توجه به گذر روزهای غم و عزا ـ که از اوایل ذی الحجه شروع شده و تا پایان ماه صفر ادامه دارد ـ بر حسب مناسبتها و رویدادهای تاریخی از لحاظ حال و هوا متفاوت است؛ شهادت مسلم بن عقیل (سفیر امام حسین)، خروج از مدینه و وداع امام با قبرستان بقیع و قبر مبارک پیامبر، ورود به مکه، خروج از مکه، ورود به کربلا، تاسوعا و عاشورا و قتلگاه، کوچ از قتلگاه و... .
در اینجا اگر بخواهیم نمونههایی از این شعارها و شعرها را بیاوریم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد؛ لذا فقط به پژوهش یک مورد از آنها میپردازیم. همه ما این بیت از شعر معروف شهریار را شنیدهایم:
حسینین نوحهسین دلریش یازاندا
مسلمان سهلدیر کی کافر آغلار
ادامه مطلب...
"میراث معنوی"، موضوعی است که از چندین سال پیش در بخش فرهنگی یونسکو برای حفاظت از میراث فرهنگی معنوی تمام ملتها، تعریف شده و از آن پس برای این امر، برنامهریزیهای لازم انجام میشود.
یونسکو، در کنوانسیون میراث معنوی سال 2003، میراث معنوی یا میراث غیرملموس را رفتارها، شیوهها، ارائه نمودها، دانش، مهارتها و نیز وسایل، اشیاء و مصنوعات دستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آنها میداند که جوامع و گروهها، آنها را بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی خود میشناسند.
این میراث معنوی غیرمادی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و به طور مداوم توسط گروهها و جوامع در برابر محیط، طبیعت و تاریخ آنها، مجدداً خلق و آفریده میشود.
منطقه زنجان، آیینهای عزاداری ماه محرم همه ساله در سراسر ایران با شور و عشق خاص مردم به اباعبدالله الحسین(ع) برگزار میشود. این دستهها از دیرباز همواره در قالب هیاتهای مذهبی و راهاندازی دستهجات و تکایا برگزار شده است.
در همین راستا، "مراسم عزاداری حسینیه اعظم زنجان"، که در هشتمین روز ماه محرم در زنجان برگزار میشود، در تاریخ 15 دیماه 87 با شماره ثبتی 10 به عنوان دهمین مورد از میراث معنوی ثبت شده در کشور و نخستین گونه از جنبه منحصر بهفرد آیینهای عزاداری در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسید.
یازار: حسن گلی
سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می شود روزگاری نچندان دور تحت عنوان آران بخشی از ایران بزرگ محسوب می شد؛این منطقه در جریان جنگهای ایران و روس و به موجب قرار دادهای تحمیلی گلستان وترکمنچای ازایران منتزع گردید و مردمان این سرزمین بعداز اینکه سالهای متمادی درزیر استیلای امپراطوری روس وبعد ازآن تحت حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی بودند
مقدمه:
سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می شود روزگاری نچندان دور تحت عنوان آران بخشی از ایران بزرگ محسوب می شد؛این منطقه در جریان جنگهای ایران و روس و به موجب قرار دادهای تحمیلی گلستان وترکمنچای ازایران منتزع گردید و مردمان این سرزمین بعداز اینکه سالهای متمادی درزیر استیلای امپراطوری روس وبعد ازآن تحت حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی بودند درسال1991 پس ازفروپاشی شوروی سابق فصل نوینی از زندگی خود را تحت حکومت جمهوری آذربایجان شروع نمودند.با توجه به اینکه اکثریت مردم جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می دهند و این جمهوری پس از ایران دومین کشور شیعی جهان محسو ب می گردداین قلم خواهد کوشید گوشه ای از رفتار اجتماعی شیعیان این کشور درماه محرم و مشکلات و موانع موجود دراین خصوص را بررسی نماید.
یازار: احمد رنجبری حیدرباغی
شریعت یولونو محمد آچدی
طریقت گولونو شاه علی سئچدی
شو دنیادان نئچه یوز مین ار کئچدی
اونلار اتفاقدا: «مهدی یولدادیر».
شاه اسماعیل خطائی (دیوان، ص 462)
ادامه مطلب...
یازار: اسدالله امیری
مدتها بود به دنبال فرصتی بودم تا دیوان حضرت مختومقلی[?], شاعر بزرگ ترکمن, را که سال ?? در نمایشگاه کتاب تهران از غرفه انتشارات مختومقلی فراغی گرگان تهیه کرده بودم مطالعه نمایم. تا اینکه در مهرماه ?? فرصت مسافرتی ایجاد شد تا در سواحل زیبای دریای خزر و دیار مختومقلی تفألی براین دیوان محترم بزنم. تفأل از آن جهت که امکان مطالعه عمیق آن دیوان پربار در چند روز میسر نمی باشد.
اولین چیزی که با دیدن دریای خزر توجه مرا جلب نمود، نام آن و اهمیتی که این دریا برای جهان ترک دارد بود. گذشته از نام دریا که برگرفته از نام قوم ترک خزر میباشد، این دریا دنیای ترک و فرهنگ آن را به دو قسمت شرقی و غربی نیز تقسیم میکند. چنانچه روایت قهرمان اساطیری ترکها، کوراوغلو، به دو روایت شرق و غرب دریای خزر نقل شده است (در روایت غربی به نام کوراوغلو و در روایت شرقی به نام گوراوغلو معروف میباشد)[?]. از پنج کشور حاشیه این دریا ? کشور دارای زبان رسمی ترکی(آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان) و در دو کشور دیگر (ایران و روسیه) در حاشیه این دریا ترکها و ترکمنها زندگی میکنند. و نیز در سواحل غیرترکنشین ایرانی این دریا نیز به نامهایی نظیر خزرآباد، چیلک، کلاچای و ... که منشأ ترکی دارند برخورد مینماییم.
با مطالعه دیوان مختومقلی، گویی دیوان تیلیمخان را مطالعه میکنیم: حکمتها، پندها، جهانبینی و از همه مهمتر ارادت هر دو شاعر به امام علی علیهالسلام.
مختومقلی:
قادر جبار سندن دیلاگیم کاندر
سن منی نامرده محتاج ائیلهمه
...
ساغ گؤزوم سول گؤزه محتاج ائیلهمه(ص ??? و ???)
تیلیم خان:
باریلاها بودور سندن دیلگیم
اؤزویدن اؤزگه یه محتاج ائیلهمه
...
بو گؤزو او گؤزه محتاج ائیلهمه(حکیم تیلیمخان?-آرشیو)
مختومقلی:
نامرد کؤفریسیندن اولسام گئچمزمن
کروان بولسام حلال ایشدن قاچمازمن
تیلیمخان:
نامرد کؤرپوسوندن گئچمه, گیر سئله
اگر پوْلدان گئچمک یوٍز آساند اوْلا(حکیم تیلیم خان دیوانی ? ینجی جیلد-ص??)
و بو بیتی شاه اسماعیل خطائیلهده توتوشدورماق اولار:
شاه اسماعیل خطائی:
گئچمه نامرد کؤپروسوندن قوی آپارسین سئل سنی
یاتما توٍلکو کؤلگهسینده قوی یئسین آسلان سنی
مختومقلی:
بلبلم آه و زار چکیب
تازه گلزاردن آیریلدیم
گؤزدن قانلی یاشیم تؤکوب
اول سوار یاردان آیریلدیم( دیوان مختومقلی ص???)
تیلیم خان:
بوٍلبول تک افغان ائیلرم
من او گوٍلزاردن آیریلدیم
اؤلدورور بو غملر منی
اوْ ماه روخساردان آیریلدیم (تیلیمخان ? ص ???)
مختومقولو:
اون ایکی امام بیری بیریندن سرور
یئدی ولی یاران دوتوب مددبر
مشهد قارا بابایا شیث پیغمبر
حسن حسین شاه-مردان شفا بر(ص ??)
تیلیم خان:
حسن و حسین دیر چشمیم چراغی
حضرت محمد میندی بوراقی
آغام علی کوثر اوٍستونده ساقی
معراجین یولونا روان دییهرلر(حکیم تیلیمخان?-آرشیو)
مختومقولو:
قرداش و آتا آنامدان
آیریلهشیب دوغانیمدان
جدا دوشوب ائل یوردومدان
مسافر ائیلادینگ منی(ص ???)
تیلیم خان:
ازلیندن اؤز ائلیمده دورمادیم
اؤز ائلیمین من قدرینی بیلمهدیم
آیدان ایلدن نازلی یاری گؤرمهدیم
قورخوم بودور حسرت گئدم گورا من(حکیم تیلیمخان?-آرشیو)
مختومقولو:
اللی مینگ ییل دوران سوران بنی جان
دونیادا قالمادی بیربهبیر گئتدی
یوز ییگیرمی قرن فرزند گتیرهن
آدم حوا بیله سربهسر گئتدی
تیلیم خان:
چرخ-ی گردون بیر حقه باز فلک دیر
هئچ کیمینن سازیگاری اولمادی
چوخ کیشیلر گلدی گئتدی دونیادان
چوخ کیمسهلر ایشین باشا وارمادی (حکیم تیلیمخان?-آرشیو)
مختومقولو:
ای یارانلار مسلمانلار
گورینگ بو حکم-داوری
که مسجدده اولتورمیشدی
بیر گون مرتضی علی(ص ???)
تیلیم خان:
قبول اولسون مومنلرین دیلگی
آغام علی او مردلرین کؤمگی
حسن حسین یئر و گؤگون دیرگی
گؤیلوم ایستر زین العبانی گؤرم (حکیم تیلیمخان?-آرشیو)
مختومقولو:
منم دئیهن قوچ ایگیده
بیر مناسب یار گرکدیر
عرب آت یوولی ییگیده
آلماز ذوالفقار گرکدیر(ص ???)
تیلیم خان:
تیلیم, شاگیردلیکدن وورماگینان دم
چوْخلاری لاف ائدر کی: من اوستادم
کلب اوْلوب قاپیدان گؤتورمه قدم
اوستاد علی کیمی شیر- نر گرک (حکیم تیلیمخان دیوانی? ص??)
مختومقولو (جیغالی):
کونگلار کوشکینده خیالینگ خانی
اولاد-هنکاره منگزار حکملی
عاشق چکر نالانی
یاسه سالار لالانی(ص ???)
تیلیم خان:
صحیفة عشقین درسین آلانلار
ختم ائدر بیر به بیر آیاسین گؤزلر
عاشیق آیاسین گؤزلر
اوْخور آیاسین گؤزلر(تیلیم خان ص???)
مختومقولو:
منگلی خانم قولون دیشلاب
بیزدن که اویات ایلایور(ص ???)
یا:
منگلی جانه اوت سالار
اووی جسمیمده قالار
مختومقولو اویالار
منینگ صاحب جمالیم(ص ???)
تیلیمخان:
داد آغالار یاردان اؤترو
بیقرارام موٍسلمانلار!
صاباح- صاباح یوْللار اوٍسته-
اینتیظارام موٍسلمانلار!(تیلیمخان? ص ???)
مختومقولو:
ای یارانلار مسلمانلار
جبرده بولمهلی اولدی
نئچه زحمت چکن جانلار
جفانی گورمهلی اولدی(ص ???)
تیلیم خان:
گؤیول نئجه آغلامازسن
جانانیم گئتمهلی اوْلدو
دان یئلی نامه گتیرمز
غوربته یئتمهلی اوْلدو(تیلیمخان?ص???)
مختومقولو:
آدم اوغلو آوارهدور عاصیدور
بیر سوز دئسنگ یاخشی اره بسیدور
آلقیشی کوب آلسانگ ایشینگ اونگ بولار(ص ???)
تیلیمخان:
آدام اوْغلو جبری, گلمز حئسابا
میراثخورلار اوٍچون دوٍشر عذابا
حریصلر بایقودور, دوٍنیا خارابا
بایقو اوچوب گئدر ویرانا قالار(تیلیمخان? ص???)
جیحون بیله بحر-خزر آراسی
چول اوستوندن اوسر یئلی تورکمنینگ
گل غنچهسی قره گوزیم قرهسی
قره داغدان اینر سئلی تورکمنینگ(ص ???)
از این نمونه اشعار میتوان در دوانین مختومقلی و تیلیمخان به وفور یافت که شباهتهای زیادی در مضمون و لغات دارند. طبق الگوهای شعری آشیقها، در اشعار مختومقلی "دئییشمه"های وی با دولت محمد آزادی را میتوان با دئییشمههای تیلیم خان و آوالی غیبعلی، مباحثه زمین و آسمان و "مباحثه مؤو و قویون" اشعار به صورت سوال-جواب در شعر تیلیمخان تطبیق نمود. البته در ادبیات ترکی دئییشمه (مشاعره) جایگاه خاص خود را دارد مانند: دئییشمههای "خسته قاسیم و لزگی احمد, "دده یادگار و آشیق رضا بهاری" و ....
با مقایسه اشعار حکیم تیلیمخان و مختومقلی فراغی اگر نتوانیم اثبات کنیم که تیلیمخان اشعار مختومقلی را مطالعه نموده و بر آنها نظیره نوشته است، به طور قطع میتوانیم بگوییم که هر دو از یک فرهنگ مشترک متأثر گشتهاند. یکی از محققان معاصر در این مورد مینویسد: " رد پای سه شاعر بزرگ ترک در شعر تیلیمخان دیده میشود. این سه شاعر عبارتند از یوسف خاص حاجب سراینده منظومه قوتادغو بیلیگ، خواجه احمد یسوی و سید عمادالدین نسیمی. مختومقلی رگههایی از عرفان و سوز یسوی را در خود دارد اما شعر تیلیمخان و خستهقاسم بیشتر برشی از زندگی مردمان عادی هستند که به مقتضای جوانی گناه میکنند و عاشق میشوند و سپس تائب و رستگار میگردند، غرور جوانی و ضعف پیری و بعد از آن مسئله مرگ و پرسش نکیر منکر، اگر چه از نظر کمی ادامه خواجه احمد یسوی است و لیکن دیگر شهود عرفانی در وی راه ندارد. البته این مسئله طبیعی است چرا که چند قرن قبل از تیلیمخان و خستهقاسم شعر عرفانی از شرق رفته بود و دیگر در شعر فارسی هم از شعر عرفانی به آن معنا که در عطار و مولانا وجود دارد خبری نبود." (یادنامه حکیم تیلیم خان صص ??-??- مقاله سیبی میان دو آینه-سید حیدر بیات)
تیلیمخان در اشعار خود به تورکمن و تورکمان بودن خود اشاره نموده و اصالت خود را تورکمن یا تورکمان میداند:
تیلیم خان اصلی تورکمانام
حق گوناهدان ائیلهسین بوش
یا:
بو تورکمن تیلیمین غوغالی باشین
آخیر سالار مین بلایه گؤزلرین
هر چند بنا بر نظر مرحوم پروفسورمحمدتقی زهتابی ملت تورکمن غیر از تورکمانی است که تیلیم خان خود را منسوب به آن میداند و تورکمانی که تیلیم خان از آن یاد میکند طایفهای از ترکها بوده و امروزه در مناطقی نظیر شهر کرکوک عراق نیز زندگی میکنند و زبانشان ترکی آذربایجانی است در حالی که ترکمنها در کشور جمهوری ترکمنستان و مناطق و استانهای خراسان شمالی و گلستان ایران(ترکمن صحرا) زندگی میکنند.
نکته جالب دیگری که تیلیمخان و مختومقلی را به هم نزدیک میکند این است که در ایران مناطقی به نام این دو بزرگوار نامگذاری شدهاند: تیلیمخان نام دهی است در دهستان آتشبیک منطقه نظرکهریزی مابین شهرهای مراغه و هشترود(سرسکند) آذربایجان و همچنین نام گردنهای در نزدیک روستای مرغئی ساوه (مابین روستای سنگک و ییلاق آسگین اوباسی) و مختومقلی نام بندری است در شرقیترین ساحل دریای خزر در خاک ایران، درست نقطه قرینه شهر آستارا در ساحل غربی دریا. همچنین مردم ترکمن همهساله در هفته آخر اردیبهشت ماه در آقتوقای ترکمنصحرا به احترام مختومقلی گردهم میآیند و مردم آذربایجان نیز همهساله در آخرین جمعه تیرماه در مراغه(مرغئی) ساوه به احترام تیلیم خان مراسم برگزار مینمایند.
استاد اسدالله رحیمی مردانی محقق شیرازی از دیار مأذون قشقایی در سخنرانی خود در پنجمین مراسم حکیم تیلیمخان در روستای مرغئی ساوه در تاریخ ??/?/?? چهره مردم مرغئی را مانند ترکمنها و لهجه آنان را شبیه ترکان قشقایی دانست. دکتر آراز محد سارلی در عنوان مقدمه دیوان مختومقلی مینویسد: مختومقلی فراغی متفکر بزرگ ایران و توران.
با توجه به مطالب عنوان شده و اینکه اشعار شعرایی مانند خسته قاسیم، شاه اسماعیل خطائی، دوخارخانلی عباس, مأذون قشقایی و .... همانند تیلیمخان در مناطق قم و ساوه و همدان و اراک و .. گستردگی دارند، مسأله محیط فرهنگی مشترک وجهه ملموستری به خود میگیرد. تا جاییکه آشیقهای مناطق ساوه و همدان در سالیان قبل برای زیارت مزار خسته قاسیم به تیکمهداش میرفتهاند. (مجله وارلیق-تهران-شمارههای ??و??-مهرو آبانماه ????-ص??).
به نظر بنده میتوان ادبیات منظوم ترکان ایران را با نمایندگان ذیل که تشکیل مربعی را میدهند در نظر گرفت:
مختومقلی فراغی، خسته قاسیم، حکیم تیلیم خان و مأذون قشقایی. البته با افزودن نامهای بزرگی چون شاهاسماعیل خطایی، آشیق رضا بهاری، حسن اوغلو اسفراینی، استاد شهریار, دهقان سامانی و ... میتوان مربع را به مخمس و مسدس و ... تبدیل نمود.
--
[?] - دیوان مختومقلی به کوشش اراز محمد سارلی- انتشارات موسسه فرهنگی و انتشاراتی مختومقلی فراغی-گرگان ????
[?] - ماهنامه بایرام زنجان شماره ??-شهریور??
منابع:
?- دیوان مختومقلی به کوشش آراز محمد سارلی- انتشارات موسسه فرهنگی و انتشاراتی مختومقلی فراغی- گرگان ????
?- حکیم تیلیم خان دیوانی- بیرینجی جیلد- توپلایان: اسدالله امیری-انتشارات نوید اسلام- قم- ????
?- تیلیم خان حیاتی و یارادیجیلیغی-دوکتور م ت زهتابی و دوکتور علی کمالی- نشر اختر- تبریز- ????
?- یادنامه حکیم تیلیم خان- حاضیرلایان: اسدالله امیری- انتشارات نوید اسلام- قم- ????
?- مجله وارلیق- تهران
?- ماهنامه بایرام-سای ??-زنجان
?- دیوان عاشیق رضا بهاری- انتشارات مکنون-گردآورندگان: جواد نوری و سعید جلیلی هنرمند- شهر بهار همدان-????
http://www.hbayat.azerblog.com/1388_03_24_Say=916.ay